مشاهده گر باش

اولش ممکنه سخت باشه اما با تمرین هر عملی آسان تر می شه، خیلی وقت ها ما باید فقط مشاهده گر باشیم، بدون بروز احساسات، هیجانات، عکس العمل های لحظه ای.

اگر یک نفر شرح تجربه دزدی رو به تو داد لازم نیست، تو برای دوستانت این داستان رو بگی، یا اگر در طول روز یک اتفاق اعصاب خوردکنی برای تو افتاد لازم نیست به کسی بگی.

اگر در تاکسی نشستی و راننده محترم از قیمت ها شاکی بود، صرفا نباید تو همراهی کنی و تایید کنی، اگر برای دوستت خواستگار امد و اول از همه به تو خبر نداد لازم نیست از دستش ناراحت بشی و بهش تیکه بندازی. اگر در هنگام رانندگی در ترافیک ماشین پشت سری مدام چراغ داد نباید خشمگین بشی. اگر در یک گروه درسی کسی موافق نظر شما نبود یا ازت غلط املایی گرفت لازم نیست دنبال بهونه باشی که بعدا از خجالتش در بیایی.

اصطلاحا در خیلی از مواقع ما باید مشاهده گر باشیم تا ذهن آرامی داشته باشیم.

  • ۱۸ اسفند ۹۹
شنبه ۲۳ اسفند ۹۹
ماهیُ ماه #

بنظرم برای داشتن آرامش بیرونی؛

اول از همه باید ذهن و قلب آرام و بخشنده ای داشته باشیم . تا نِمودش توی رفتار و گفتار وکردارمون با جهان پیرامون قابل لمس باشه.

 

البته که خیلی سخته .

بخصوص توی این دنیای بیرحم و پرهیاهویی که ما آدمها خودمون ساختیمش و داریم توش به اصطلاح زندگی (!) میکنیم . (که البته بیشتر شبیه میدون جنگِ)

 

بله و همین طور
قضاوت نکردن، توقع نداشتن، بخشنده بودن، عشق دادن، دوست داشتن خودمون و ....

والبته با این قسمت دوم موافق نیستم، شاید دارم نادیده می گیرم یا خیلی خوش بین بهش نگاه می کنم، من میدون جنگی نمی بینم :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
follow , blog